فرعونیان و دیکتاتورهای آخرالزمان
خداوند متعال میفرماید: «وَ نُریدُ اَنَّ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضعِفُوا فِی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّهً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثینَ»؛ «ارادۀ ما بر این قرار گرفته که بر مستضعفین زمین منت بگذاریم و آنها را پیشوایان و وارثین [روی زمین قرار] دهیم.قصص آیه 5
امام صادق علیهالسلام فرمود: «همانا این آیه مخصوص به صاحب امری است که در آخرالزمان ظهور کرده و جباران و فرعونیان را نابود خواهد کرد، او شرق و غرب زمین را مالک میشود پس زمین را پر از عدل میکند همانگونه که پر از ظلم شده باشد». تفسیر برهان، ج۶، ص۵۸.
حضرت علی علیهالسلام نیز فرمود: «دنیا بعد از آن که در برابر ما همچون شتر بدخلق چموشی و سرکشی کرد. بهسوی ما روی میآورد و در برابر ما رام میشود. آنگاه این آیه را تلاوت نمود: «وَ نُریدُ اَنَّ نَمُنَّ…»۴. شواهدالتنزیل، ج۱، ص۴۳۸، ح۵۹؛ ینابیعالموده، ص۴۳۷.
روایت شده است که پیامبر ص فرمودند: در آخرالزمان دغلبازان و فریبکارانی بیایند که حدیثهایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند، انچنان که نه شما و نه پدرانتان چنین حدیثهایی نشنیده باشید. پس دوری گزینید از آنها. مبدا به دام تزویر و فریب شان بیافتید.
خداوند متعال میفرماید: «وَ نُریدُ اَنَّ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضعِفُوا فِی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّهً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثینَ»؛ «ارادۀ ما بر این قرار گرفته که بر مستضعفین زمین منت بگذاریم و آنها را پیشوایان و وارثین [روی زمین قرار] دهیم»(۱).
وعده الهیِ حکومت صالحان و نابودی فرعونیان در آخر الزمان
از دو آیۀ إِنَّ الْأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ و وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ درمییابیم:
الف) میراثبرى زمین توسط صالحان، وعدۀ حتمى الهى است.
ب) این وعده افزون بر قرآن ـ که در آیه فوق از قرآن با عنوان ذکر یاد شده است ـ در برخى دیگر از کتابهاى آسمانى پیشین همچون زبور داود نیز گزارش شده که بیانگر فراگیر بودن انتظار منجى و نجات و پیروزى صالحان در میان ادیان آسمانى است.
ج) تأکید بر واژه «ارض» نشانگر وسعت و فراگیر بودن دامنه وعده الهى است که تمام زمین را دربر مى گیرد.
ه ) به کار بردن واژه «ارث» نشان میدهد پیش از آنها حکومت جهانى به دست انسانهاى ناشایست و غیرصالح اداره مىشود که با فرارسیدن وعدۀ الهى، این حکومت از دست آنها خارج و به عنوان میراث به دست صالحان مىرسد.
با توجه به اینکه قرآن انسانهایى که از هر نظر روان خود را پالایش کرده و گوهر جان آنها خدایى شده است صالح مینامد، مىتوان نتیجه گرفت انسانى بس شایسته رهبرى صالحان وارث زمین را بر عهده خواهد گرفت. به بیان روشنتر، از این آیات افزون بر آنکه درمییابیم زمامداران عصر مهدى انسانهایى صالح و شایسته اند، مى توان گفت شخص مهدى به عنوان رهبر و پیشوا در اوج نزاهت و صالح بودن قرار دارد. بنابر آنچه گفته شد، تطبیق این آیات بر حکومت مهدى در روایات کاملاً منطقى به نظر مىرسد.
در آیۀ وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ از اراده تخلف ناپذیر الهى برای پیروزى مستضعفان و پیشوایى آنها سخن به میان آمده که در روایات به حکومت مهدى تطبیق شده است. این آیه در لابهلاى آیاتى قرار دارد که در آنها تفصیل ماجراى ستم فرعون و استضعاف بنىاسرائیل و نجات آنها به دست موسى بیان شده است و با وجود آنکه ظاهر آیه از اراده الهى برای نجات بنىاسرائیل مستضعف از دست فرعون و حکومت وى خبر داده، اما ارادهای فراگیر که روزى همه مستضعفان جهان را دربر مى گیرد، از مفهوم آیه برداشت شده است.
شباهتهایى که بین داستان موسى و بنىاسرائیل با داستان مهدى و مستضعفان آخرالزمان وجود دارد، صحت و ظرافت این برداشت فراگیر را تأیید مى کند. این شباهتها بدینقرارند:
1. بهسان دوران موسى، پیش از ظهور مهدى فراعنه و حکمرانان جبّار و ستمگرى حکومت خواهند داشت و چنانکه در روایات متواترى آمده است، جهان در اثر ستمگرى آنها پر از ظلم و بیداد خواهد شد.
هم اینک در این سازمانهای جاسوسی نظیر سیا و موساد، پروندهای برای حضرت مهدی(عج) باز نمودهاند و تمام خصوصیات و ویژگیهای حضرت، یاران، علائم ظهور، مکان ظهور و ... را با استفاده از پیشگوییهای یهود و روایات حضرات چهارده معصوم(ع) و کتب علمای شیعه و سین جمعآوری نمودهاند و تنها تصویر آن حضرت کم میباشد. حجم وسیع بررسی و مطالعات به حدی است که تنها در اسرائیل 4 دانشگاه شیعهشناسی وجود دارد.
2. چنانکه بنىاسرائیل با وجود همه ستمهاى بسیار حکومت فرعون، به آمدن انسانى منجى به نام موسى امید داشتند، مؤمنان و مستضعفان هماره به آمدن منجى عالم، یعنى مهدى آرزومندند و آمدن او را انتظار مى برند.
3. همانگونه که سنت و اراده تخلفناپذیر خداوند مبنى بر حکومت مستضعفان در ماجراى بنىاسرائیل به دست شخصى به نام موسى تبلور یافت، این سنت در آخرالزمان به دست انسانى به نام مهدى تحقق خواهد یافت.
4. همانگونه که خداوند موسى را در دل خانة دشمن و به صورت ناشناس حفظ و حراست نمود، مهدى را نیز با وجود زندگى بین دشمنان به صورت ناشناس حفظ و نگاهبانى مىکند.
5. همانگونه که در فرجام ماجراى بنىاسرائیل، فرعون و حکومت او نابود شد و حکومت الهى به دست موسى شکل گرفت، همه مؤمنان مستضعف به دست مهدى از زیر یوغ ستمگران و کافران نجات یافته و حکومت الهى توسط آن امام تشکیل خواهد شد.
تنها تفاوت این دو ماجرا سطح و گستره آنهاست. گستره پیام و نجاتبخشى موسى منحصر به بنىاسرائیل و بخشى از زمین بوده است اما پیام، نجات بخشى و حکومت مهدى تمام جهانیان در گستره زمین را دربر خواهد گرفت.
داستان حضرت موسی و مصداق های آن در آخرالزمان
حال می پردازیم به داستان حضرت موسی کلیم الله و آنچه که در امت موسوی اتفاق افتاد.علت بررسی این بخش از زندگی نبی الهی این است که بدانیم تمام فرعونیان در طول تازیخ بشر همگی شعار ان ربکم اعلی سر دادند و پیانبران الهی آنان را با تمام لشگریان و قدرت ظاهری که داشتند به خاک ذلت کشانند و این اتفاق در زمان امام زمان عج قطعا و حتما عظیم تر و در سطح جهانی انجام خواهد شد انشاءالله.
خطاب آمد:« اذهب الی فرعون انه طغی»؛ معنا، حقیقت و نورانیت همین خطاب در لحظهی ظهور، خطاب به امام زمان مان ارواحنا فداه خواهد بود. برو به سوی فرعون زمان، قدرت طغیانگر شیطانی زمانه، او طغیان کرده است.
این است که در دعای ندبه می خوانیم: « أین هادم ابنیة الشرک و النفاق= کجاست آن آقایی که بیاید و بنیان های شرک و نفاق را در هم بشکند؟ بیاید و برج و باروی فرعون زمان را نابود کند». حالا آیا ما آمادگی همراهی با امام زمان، در دست به گریبانی با فرعون زمان مان را داریم یا نه؟ این است که از این منظر، انتظار از یک حالت منفعلانه خارج میشود. شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه میفرماید ما دو نوع انتظار داریم: انتظار فعال و انتظار منفعل. بعد می فرماید: اکثریت انتظار ها در طول زمان غیبت، انتظار منفعل بوده. فقط نشستم و گفتم خدا کند که بیایی. همه چیز را می خواهیم با دعا حل کنیم. انتظار باید فعال، متعهد، سازنده، پرتکاپو و دست به گریبان شدن با دشمنان اصلی امام زمان ارواحنا فداه باشد.
حضرت موسی کلیم الله وارد مصر شد. از این لحظه به بعد شما شگفتی های عجیب و غریب می بینید. ریزش های عجیب و غریب. در یک روایت می فرمایند: وقتی امام زمان ارواحنا فداه ظهور می کنند، کسانی از امر ولایت او خارج می شوند که گمان می رفت بهترین یاوران او باشند و کسانی وارد امر ولایت او می شوند که اینها دین و آیین شان مانند ماه پرستان و خورشید پرستان بود.
در زمان ما مصداق ماه پرست ها، ماهواره پرست هاست. آنهایی که تمام منش شان و گرایش شان را از ماهواره ها می گیرند. یک مرتبه می بینی بر میگردد می شود از مریدان امام زمان. بعد کسانی که ممکن است یک عمر شعار انتظار را دادند، بخاطر اینکه باطن شان را نورانی نکردند، یک مرتبه می بُرند. حالا شما ببینید ریزش ها و رویش های امت موسوی، مصداق بسیار شگفت و عبرت آموزی است برای ما.
حضرت موسی آمد سراغ فرعون و معجزات را نشان داد. فرعون با زیرکی گفت: این ها سحر و ساحری است و من ساحرانی برتر از تو دارم. تمام بزرگان امت اعم از سبطیان و قبطیان و عموم مردم در روزی که تعیین شده بود آمدند. یک طرف حضرت موسی کلیم الله یک تنه، یک طرف هم تمام فرعون و هامان و ساحران فرعون به میدان آمدند. همان ساحرانی که برای شکست دادن نبی خدا امید اول فرعون اند. نخستین رویش های امت موسوی می شوند. خیلی جای شگفتی است کسانی که یک عمر را در کفر و بی دینی و دوری از معارف الهی طی کردند، یک مرتبه، در لحظه ای و به سرعت به جایی می رسند که در مقابل فرعونی که آن ها را تهدید می کند که دست و پای شما را از خلاف قطع خواهم کرد و بر نخل هایی در نخلستان دور دست که احدی به شما دسترسی نداشته باشد، بدنتان را می بندم که دچار یک مرگ زجر آور تدریجی در غربت و تنهایی شوید، این ها به چه صلابت ایمانی رسیدند و چه تحول ایمانی و عرفانی در وجودشان اتفاق افتاده که با دیدن جمال نبی خدا و حجت خدا، به فرعون می گویند: هر کاری که از دستت بر می آید، بکن. این برای حیات دنیایی ما خواهد بود و تو پر پرواز ما را به سوی ابدیت، به سوی آخرت و لقاءالله باز می کنی.
خداوند رحمان کلامی را منسوب می کند به ساحران فرعون که گمان می کنی این ها عارفان و زاهدان صدساله هستند. تا ساعتی پیش طلایه داران و امید اول فرعون بودند. نخستین رویش ها را در چهره پاک ساحران فرعون می بینی که چگونه در معیت نبی خدا عاقبت بخیر می شوند. رمز عاقبت بخیری ایشان، رابطه ی قلبی است که با نبی خدا برقرار می کند. آنها به فیض شهود و شهادت در معیت نبی خدا نائل می شوند و از اولین شهیدان امت موسوی هستند.
بعد از آن فرعون جلسهای تشکیل میدهد و حکم کشتن حضرت موسی را می دهد. اینجا شخصیتی مانند مؤمن آل فرعون، جناب «حزقیل» پسرعموی فرعون است. این رویش دوم در امت موسوی، جناب حزقیل است. خداوند متعال در سوره غافر، 15 آیه اختصاص داده به حزقیل، بدون این که نام حزقیل و مومن آل فرعون را بیاورد. او این افتخار را پیدا کرده یک حضور پانزده آیه ای در قرآن دارد. افتخار بعدی رویش های بعدی امت موسوی از خانواده ی او هستند. همسر او به نام «صبانه ماشطه» و چهار فرزند او. چند روز بعد به شهادت می رسند. بعد امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «جناب حزقیل و همسر او «صبانه»، جزء رجعتیون هستند. یعنی رجعت خواهند کرد و در رکاب امام عصر ارواحنا فداه خواهند بود. آنها نمره ی مهدی یاوری خودشان را پیشاپیش گرفتند.